- مشخصات کتاب
- سوره الكوثر
- آشنايي با سوره
- شان نزول
- اعراب آيات
- آوانگاري قرآن
- ترجمه سوره
- ترجمه فارسي استاد فولادوند
- ترجمه فارسي آيت الله مكارم شيرازي
- ترجمه فارسي حجت الاسلام والمسلمين انصاريان
- ترجمه فارسي استاد الهي قمشه اي
- ترجمه فارسي حجت الاسلام والمسلمين قرائتي
- ترجمه فارسي استاد مجتبوي
- ترجمه فارسي استاد آيتي
- ترجمه فارسي استاد خرمشاهي
- ترجمه فارسي استاد معزي
- ترجمه انگليسي قرائي
- ترجمه انگليسي شاكر
- ترجمه انگليسي ايروينگ
- ترجمه انگليسي آربري
- ترجمه انگليسي پيكتال
- ترجمه انگليسي يوسفعلي
- ترجمه فرانسوي
- ترجمه اسپانيايي
- ترجمه آلماني
- ترجمه ايتاليايي
- ترجمه روسي
- ترجمه تركي استانبولي
- ترجمه آذربايجاني
- ترجمه اردو
- ترجمه پشتو
- ترجمه كردي
- ترجمه اندونزي
- ترجمه ماليزيايي
- ترجمه سواحيلي
- تفسير سوره
108. سوره الكوثر
مشخصات کتاب
سرشناسه:مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان،1388 عنوان و نام پدیدآور:قرآن مجید به همراه 28 ترجمه و 6 تفسیر/ مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان مشخصات نشر دیجیتالی:اصفهان:مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان 1388. مشخصات ظاهری:نرم افزار تلفن همراه و رایانه
موضوع:معارف قرآنی
سوره الكوثر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ (1)
فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ (2)
إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ (3)
آشنايي با سوره
108- كوثر [خير فراوان]
در اينكه منظور از كوثر، نهرى است در بهشت، يا حوضى در محشر، يا ذريه و فرزندان زياد، يا علماى امت، يا نبوت و قرآن، يا علم و حكمت يا ... نظريه هاى گوناگونى وجود دارد. منظور هر كدام باشد، اين خير كثير را خداوند به پيامبر اعطا كرده است (آيه 1) اين سوره يك سطرى كه 3 آيه دارد و از اعجازهاى قرآن است در جواب عيبجوئى هاى مشركين نازل شده كه بخاطر نداشتن فرزند پسر، پيامبر را مقطوع النسل و «ابتر» مى گفتند. بعد از «عصر» يا «عاديات در مكه نازل شده است. سال اول بعثت. بعضى هم گفته اند كه در «صلح حديبيه نازل شده است
شان نزول
فاطمه و خيركثير
شأن نزول آيه هاى 1 تا 3 سوره كوثر
فرزند پسر در ميان قبايل جاهليت، ادامه نسل محسوب مى شد. به همين دليل، كسانى كه پسر نداشتند، «ابتر» ناميده مى شدند؛ چون نسل آنان ادامه پيدا نمى كرد و بى نام و نشان مى ماندند. همانند حكومت هاى سلطنتى كه پادشاه بدون پسر، خاندان سلطنتى را نوميد و نگران مى سازد. براى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نيز پسرى باقى نمانده بود و پسران ايشان از جمله قاسم، طاهر، طيب و ابراهيم در همان سن كودكى به آسمان پر كشيدند و همه را داغ دار كردند.
«عاص بن وائل»، از سران قريش و از حيله گران عرب، در مسجدالحرام با پيامبر ديدار كرد. وى هم چون هميشه موضوع بت ها را به ميان كشيد و پيامبر را از بدگويى به بت ها برحذر داشت و ديگر مطالبى كه بوى تهديد از آن مى آمد. پيامبر نيز از فرصت استفاده كرد و با دليل و منطق به او پاسخ داد،